درک همبستگی ملی و بین المللی کارگران نشانه رشد آگاهی طبقاتی است!
بسیار ساده وبدیهی استکه جهانیشدن سرمایه بهخلق موقعیتهایتازهای برای سرمایهداران انجامیده است. نهادهای سرمایه نیز جهانی شدهاند. امروز دیگر برای بسیاری از آگاهان کارگری این موضوع که سرمایهداران از طریق بکارگیری ابزارهای قدرتمند خود درجهان به قانونمندکردن روابط کار درنازلترین سطح آن از هیچ کوششی فروگزار نخواهند کرد، بهعنوان نشانههای فلسفه ی نیولیبرالیسم شناختهشدهاست .
دیگر هیچ پیشرو کارگری، هیچ سازمان صنفی _ طبقاتی آگاه و هوشمندِکارگری وهیچ روشنفکروجریان ی که دل در گرو این طبقه عظیم اجتماعی دارد نمی تواند تاچریسم را فقط متعلق به انگلستان تصورکند و برچیدن و ضعیف کردن اتحادیه های کارگری را صرفا در پرتو این روش در بریتانیا محدود ببیند!
پیشبردهمه تهای سرمایهدارینئولیبرال گو اینکه ممکناست بهظاهر تفاوتهایی در مناطق گوناگون داشتهباشد اما دارای جوهرهای واحد است و این جوهرهی واحد معین میکند که نرخ مزدپایین نگهداشتهشود، قراردادهای موقت بابرتری فسخ آن از سویسرمایه جاری و ساریباشد، اتحادیههای کارگری در میز مذاکره از توانچانهزنی محدودی برخوردار باشند، کارگران در سازمان تولید و خدمات جز کارکردن آنهم به اختیار مطلق کارفرما اخیتار دیگری نداشته باشند، شدت استثمار و نرخ آن به بالاترین حد ممکن ارتقا یابد و مخالفت با کارتعیینشده درزمان مورد نظرِکارفرما مجازاتی برابر فسخ یک جانبه قرارداد باشد. رفاه اجتماعی به نازل ترین سطح آن برسد، مراجع بینالمللی چون سازمان بینالمللیکار به دستگاهی که جز توصیه نامه ها خروجی دیگری ندارد بدل شدهباشد و اتحادیه های کارگری کشورهای جهان در این چانه زنی بین المللی توانی بیش از حد تصویب این توصیه نامه ها نداشته باشند .
درباره این سایت